وبسایت تور کربلا :
السلام علیک یا اباالقاسم، السلام علیک یا عباس بن علی
تور کربلا.تور زمینی کربلا.تور هوایی کربلا.
حضرت ابوالفضل العباس در ۴ شعبان سال ۲۶ق در مدینه به دنیا آمددر دوران کودکی از پدرش تحصیل علم کرد و امام علی (ع) فرمود: اِنَّ وَلَدِی العَبّاسَ زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛ همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا میگیرد، از من معارف فرا گرفت. در مدت ۱۴ سال و چهل و هفت روز، که با پدر همراه بود، همیشه و در همه حال در کنار او حضور داشت وی در سال۳۷ق. در جنگ صفین حضور داشت و سخنانی در توصیف شجاعت وی نقل شده است.
روز هفتم محرم، وقتی عبیداللّه به عمر سعد دستور داد که به حسین (ع) و یارانش سخت بگیرد و اجازه استفاده از آب فرات به ایشان ندهد، امام، حضرت ابوالفضل العباس (ع) را فرا خواند و ۳۰ سوار را به اضافه ۲۰ پیاده با او همراه کرد تا مشکها را پر از آب نمایند و به اردوگاه بیاورند. حضرت عباس (ع) به کمک این افراد توانست محاصره دشمن را شکسته و آب را به اردوگاه برساند
در روز عاشورا هم به دستور امام (ع) برای آوردن آب به رود فرات رفت؛ اما پس از پر کردن مشک، در راه بازگشت به خیمهها، به شهادت رسید.
در عصر تاسوعا، شمر، اماننامهای برای حضرت عباس و برادرانش آورد و آنان را خواهرزادههای خود خطاب کرد اما عباس به او اعتنایی نکرد، تا اینکه امام حسین (ع) از او خواست که پاسخ شمر را بگوید. عباس فرمود: «چه میگویی؟» گفت: «شما و برادرانت در امانید.» عباس پاسخ داد:
تَبَّت یَداکَ وَ لَعَنَ ما جِئتَ بِهِ مِن اَمانِکَ یا عَدُوَّ اللهِ! اَتَأمُرُنا اَن نَترُکَ أخانا وَ سَیّدَنا الحُسینَ بنَ فاطِمةَ وَ نَدخُلَ فی طاعَةِ اللُّعَناءِ وَ اَولادِ اللُّعَناءِ؟! أ تُؤمِنُنا وَ بنُ رَسولِ اللهِ لا اَمانَ لَهُ؟! دستهایت بریده باد و لعنت [خدا] بر اماننامهای که آوردهای. ای دشمن خدا! آیا از ما میخواهی که برادر و آقایمان حسین پسر فاطمه را رها کنیم و از لعنت شدگان و فرزندان لعنت شدگان اطاعت کنیم؟ آیا به ما امان میدهی در حالی که فرزند رسول خدا در امان نیست.
اینکه شمر آنان را خواهر زاده خطاب کرد، به دلیل هم قبیله بودن وی با ام البنین مادر حضرت عباس است، زیرا ام البنین دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب و شمر نیز فرزند ذی الجوشن از همان قبیله بود
تور کربلا.تور زمینی کربلا.تور هوایی کربلا
پاسداری از خیمهها
شب عاشورا حضرت عباس (ع) پاسداری از خیمهها را بر عهده گرفت. اگر چه ایشان آن شب را از دشمن مهلت گرفته بود، ولی برای احتیاط بیشتر، در اطراف خیمهها به نگهبانی مشغول بود. در حین نگهبانی، زهیر نزد او رفت. و جریان خواستگاری علی(ع) از امّ البنین را برای عباس بیان کرد و انگیزه امام را از ازدواج با او یادآور شد و افزود: «ای عباس! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته، مبادا در یاری برادرت کوتاهی کنی!» حضرت عباس (ع) از شنیدن این سخن خشمگین شد و سخت برآشفت و فرمود: «زهیر! تو میخواهی با این سخنانت به من جرأت دهی؟! به خدا سوگند تا دم مرگ، از یاری برادرم دست بر نمیدارم و در پشتیبانی از او کوتاهی نخواهم کرد. فردا این را به گونهای نشانت میدهم که در عمرت نظیرش را ندیده باشی.»
صبح عاشورا، وقتی امام از نماز و نیایش فارغ شد، لشکر دشمن آرایش نظامی به خود گرفت و اعلان جنگ نمود. امام افراد خود را آماده دفاع کرد. لشکر امام از سی و دو سواره و چهل پیاده تشکیل شده بود.
امام در چینش نظامی لشکر خود، زهیر بن قین را در جانب راست و حبیب بن مظاهر را در جانب چپ گماشت و پرچم لشکر را در قلب سپاه به دست عباس (ع) داد
در نخستین ساعات جنگ، چهار تن از افراد سپاه امام حسین (ع) به نامهای «عمرو بن خالد صیداوی»، «جابر بن حارث سلمانی»، «مجمع بن عبداللّه عائذی» و «سعد» (غلام عمرو بن خالد صیداوی) حملهای دسته جمعی به قلب لشکر کوفیان نمودند.
دشمن تصمیم گرفت آنان را محاصره نماید. حلقه محاصره بسته شد؛ به گونهای که کاملاً ارتباط آنان با سپاه امام قطع گردید. در این هنگام حضرت عباس (ع) با دیدن به خطر افتادن آنان، یک تنه به سوی حلقه محاصره تاخت و موفق شد حلقه محاصره دشمن را شکسته و آن چهار تن را نجات بدهد.
ثبت نام تور کربلا.تور زمینی کربلا.تور هوایی کربلا.
شیخ مفید مینویسد:
«عباس بن علی -رحمت خدا بر او باد- چون دید تعداد زیادی از خاندانش کشته شدند، به برادران مادری خود عبداللّه و جعفر و عثمان گفت: ای فرزندان مادرم! شما پیش از من بروید تا که ببینم برای خداوند و رسول خدا (ص) اخلاص پیشهکردید، زیرا شما فرزندی ندارید. عبد اللّه به میدان رفت و به شدت جنگید، پس میان او و هانی بن ثبیت حضرمی دو ضربه رد و بدل شد و هانی او را کشت. سپس جعفر بن علی -رحمت خدا بر او باد- جلو رفت و هانی او را نیز کشت و چون عثمان بن علی جای برادران خود آمد خولی بن یزید اصبحی قصد جانش را کرد و تیری به سوی او پرتاب کرد و او را بر زمین انداخت، سپس مردی از قبیله بنی دارم بر او حمله کرد و سرش را برید. سپاهیان عمر بن سعد بر اردوی حسین علیهالسلام حمله کردند و بر آن حضرت چیره شدند. چون تشنگی بر حضرت شدت گرفت بر بالای سد خاکی رفت به قصد فرات در حالی که برادرش عباس در پیش روی او بود. سپاهیان ابن سعد جلوی او را گرفتند، و در میان آنان مردی از قبیلۀ بنی دارم بود که به لشکر گفت: وای بر شما! او را از رسیدن به فرات باز دارید و نگذارید به آب برسد. حسین (ع) فرمود: بارخدایا! او را تشنه بمیران. آن مرد دارمی خشمگین شد و تیری به سوی حضرت پرتاب کرد که به زیر چانۀ آن حضرت اصابت نمود. حسین (ع) تیر را بیرون آورد و دستش را زیر چانهاش گرفت پس چون دستانش پر از خون شد آن را انداخت و فرمود: بارخدایا! من به تو شکایت میکنم از آنچه در حقّ فرزند دختر پیغمبر تو انجام میدهند. سپس به جای خود بازگشت در حالی که تشنگی بر او شدت گرفت. لشکر، عباس را از هر سویی محاصره کردند و او را از حسین (ع) جدا ساختند. عباس به تنهایی با آنان جنگید تا اینکه کشته شد. زید بن ورقاء حنفی و حکیم بن طفیل سنبسی عهدهدار کشتن عباس بودند پس از اینکه او از شدت جراحات وارده توانایی هیچگونه حرکتی را نداشت.»
خوارزمی در این باره میگوید: او به میدان رفت و در حالی که رجز میخواند بر دشمن حمله برد و پس از کشته و زخمی کردن عدهای از دشمنان سرانجام به شهادت رسید. پس امام (ع) بر بالین وی حاضر شد و فرمود:
اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی: اکنون کمرم شکست و چارهام اندک شد.
ابن شهر آشوب دربارۀ شهادت وی نوشته است:
«عباس، سقّا، قمر بنی هاشم، و پرچمدار امام حسین (ع) که از دیگر برادران خود بزرگتر بود، جهت تهیه آب بیرون رفت، دشمن بر او حمله کرد و او نیز بر آنان حمله برد و آنان را پراکنده ساخت. پس زید بن ورقاء جهنی در پشت نخلی کمین کرد و حکیم بن طفیل سنبسی بدو کمک کرد و ضربهای بر دست راست عباس وارد ساخت. وی شمشیر را با دست چپ گرفت و بدانها حمله کرد تا اینکه ضعف بر او چیره شد، در این هنگام حکیم بن طفیل طائی که پشت درختی در کمین وی بود ضربتی بر دست چپش فرود آورد. در این هنگام عباس(ع) چنین رجز خواند:
«ای نفس از کافران مهراس و به رحمت ایزد بزرگ و همنشینی با پیامبر اکرم (ص) بشارتت باد، اینان به ستم دست چپم را بریدند. پروردگارم ایشان را به آتش سوزان دوزخ در خواهد افکند.»
سپس حکیم بن طفیل طائی با عمودی آهنین ضربتی سخت بر سر عباس (ع) فرود آورد و او را به شهادت رساند سن عباس هنگام شهادت، حدود ۳۴ سال روایت شده است.
امام سجاد(ع):
«خدا عمویم عباس را رحمت کند، به راستی ایثار و جانبازی نمود، جنگ نمایانی کرد تا دستانش قطع شد و خود را فدای برادرش نمود. خداوند در برابر این فدارکاری - همانند عمویش جعفر طیار- دو بال به اوعنایت کرد تا به یاری آنها، همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند. همانا عباس نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی دارد که تمامی شهیدان، در روز قیامت، بر او غبطه میخورند و رسیدن به آن مقام را آرزو میکنند.»
امام صادق(ع) در توصیف عباس (ع):
«بصیرت نافذ، بینش عظیم، ایمان بسیار، جهاد در محضر امام حسین (ع)، جانبازی و ایثار، شهادت در راه امام خود، تسلیم در برابر جانشین رسول خدا (ص)، تصدیق امام زمانش، وفاداری، تلاش تا آخرین حد و....»
همچنین در آغاز زیارتنامه ایشان میفرماید:
«سلام بر تو ای بنده نیکوکار و فرمانبرِ خدا و پیامبر خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و حسن(ع) و حسین(ع)»
امام زمان(عج):
«سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرمؤمنان(ع)، آن که جان خود را نثار برادرش کرد، دنیا را وسیله آخرت خود قرار داد و فدای برادرش شد. او که نگهبان بود و بسیار کوشید تا آب را به لب تشنگان حرم برساند و دو دستش در جهاد فی سبیل الله قطع شد. خداوند قاتلان او یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل طائی را از رحمت خود دور سازد.»
همسر و فرزندان حضرت عباس سلام الله علیه
عباس(ع) با لبابه دختر عبیدالله بن عباس بن عبدالمطلب ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای فضل و عبیدالله بود. برخی فرزندان دیگری برای حضرت عباس به نامهای حسن، قاسم، محمد و نیز دختری عنوان نموده و گفتهاند قاسم و محمد در روز عاشورا پس از پدرشان به شهادت رسیدند.
نسل عباس (ع)از طریق عبیدالله ادامه یافت. عبیدالله دو پسر به نامهای عبدالله و حسن داشت. از عبدالله نسلی باقی نماند. اما حسن دارای پنج پسر شد به نامهای عبیدالله که مدتی عهدهدار امارت مکه و مدینه بود و همزمان سمت قضاوت در این دو شهر را نیز به عهده داشت؛ و عباس که در خطابه و فصاحت شهره بود و حمزة الاکبر و ابراهیم جردقه که از فقها و زهاد و ادیبان به شمار میآمد. هر یک از این فرزندان، فرزندان فاضلی را از خود به یادگار گذاشتند که از جمله آنان میتوان به محمد بن علی بن حمزة بن حسن بن عبیدالله محدث معروف قرن سوم اشاره داشت.
تور کربلا.تور زمینی کربلا.تور هوایی کربلا.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
درباره واقعه کربلا،
،
:: برچسبها:
تور کربلا,
تور زمینی کربلا,
تور هوایی کربلا,
حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام,
,